ترجمه چای به ۱۲ زبان زنده دنیا
در فرهنگنامه دهخدا چای. (چینی، اِ) معروف است و برگی است که از ختا گرفته و مانند قهوه می پزند و می خورند، فواید بسیار دارد و ضرر شراب را دفع می کند. (برهان ) (آنندراج ). به چای معروف است.
در فرهنگنامه معین (اِ.) از چین آمده، درخت کوچکی است با برگهای سبز و دندانه دار. گلهای سفید و معطر آن در نقاط معتدل و مرطوب می رویند. برگ های آن را هر ساله می چینند و در دستگاه های مخصوص تخمیر و خشک می کنند و سپس دم کرده و مصرف می کنند. ، ~ چای قندپهلو (دیشالمه).
در فرهنگ نامه عمید 1. (زیست شناسی) درختچه ای با برگ های دندانه دار که معمولاً در نقاط معتدل و مرطوب می روید.
2. (زیست شناسی) برگ های این گیاه حاوی تئین، نئوفیلین، تانن، اسید گالیک، ویتامین C است.
3. برگ های خشک این گیاه را به عنوان نوشیدنی گرم دم می کنند.
دیدگاه شما با موفقیت ثبت شد.